






آنان که به جنگ سرخ آتش رفتند
چون تیر ز بازوان آرش رفتند
یک جرعه ز جام مهر تا نوشیدند
اندر ره عشق چون سیاوش رفتند...
این روزها تهران بیداراست و خیابان ها خیس اشک
چهار راه استانبول که روزی در اوج پویایی، برجی سر به فلک کشیده در آن خودنمایی می کرد
اینک تماشاگر دستهای فاجعه است فاجعه ای غمبار
پلاسکو "این پیر فرتوت"
خاطرات تلخی تیتر می کند:
آتش بانان ...
میان شکنجه شعله
زیر تازیانه های مرگبار آتش
برگهای زندگی شان را پرپر کردند...
وآخرین خبراین بود...
به غیر از مردانگی
نشانی از آتش نشان ها نیست
قهرمان زاده های این سرزمین به آسمان پرکشیدند و رفتند
اشک های چشم را یارای خاموش کردن آتش سینه ها نیست...
"تسلیت به تمام عزیزان کشورم که در سانحه ساختمان پلاسکو قلبشان به درد آمد






انشای دانش آموزان در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: دل نوشته ها ، انشاء دانش آموزان
برچسبها: ادبی , پلاسکو
ادامه مطلب


