یا رسول الله
مثل تو دیگر در پهنه زمین تکرار نخواهد شد
اما با تکرار صلـــوات بر تو،
نور حضورت را در قلب خود احساس مى کنیم...ای کریم اهل بیت...افسانه گویان عرب از تو خواهند سرود،
آن هنگام که بادهاى شمالى به سوگوارى تو مى آیند...
پسر فاطمه!
جگر پاره ات قصه گوى افسانه هاى خونین عرب خواهد ماند تا آواز کودکان غم،
در بادیه هاى حجاز باشد و مویه ی کولیان و آوارگان دشت هاى خشک عراق...
مدینه بى تو عزاخانه اى بیش نیست...
اى برادر حسین! یتیمان، بعد از تو معنى کرامت و سخاوت را نخواهند فهمیدیا علی ابن موسی الرٌضا .... فرا خوانده شدی به میعادگاه تاریک انگور...می دانم که به روشنی می شنیدی خنده های مرگ را از لا به لای زهرآلود خوشه ها. جام زهر را که نوشیدی،ناگهان دریچه های شهر، بر نور بسته شد.
حالا سالهاست که غربتت در سرهامان نقاره می زند و کبوتران جهان، شکوه صحن و سرایت را به غلغله می آیند. تو به ولایت عشق رفته بودی و آنان بر سفره شوکرانت نشاندند.
نفرین بر آن دستها که به سوزاندن جگرت رضایت دادند و آفتابت را در پس کوچه های ناجوانمرد، به شمشیر کشیدند...رحلت جانگداز نبی مکرم اسلام ٬خاتم الانبیاء
امام حسن مجتبی(ع) و غریب خراسان،تسلیت باد
التمـــــ ـــــاس دعـــ ـــــــــــــا
موضوعات مرتبط: دل نوشته ها ، مناسبت ها
برچسبها: ادبی , رحلت پیامبر , امام حسن , امام رضا








